نماي ساختمان رومي

نماي ساختمان رومي و عكس نماي بيروني ساختمان هاي مدرن ويلايي و نماهاي ساختماني جديد و طراحي نماي ساختمان با سنگ تراورتن

قيمت سازه هاي چادري
معرفي انواع سنگ ساختماني و سنگ نم
معرفي سنگ تراورتن
درباره نماي ساختمان
توضيحاتي درباره نماي ساختمان رومي
نماي بيروني ساختمان چيست
جمعه ۱۴ اردیبهشت ۰۳

درباره نماي ساختمان

 

نماي ساختمان چيست ؟
نماي هر ساختمان در شكل‌دهي به مجموعه شهري كه در آن حضور دارد، موثر است. اگر به نماي يك ساختمان بدون در نظر گرفتن نماي ديگر ساختمان‌هاي شهر توجه شود، همگوني نماي شهري در مجموع از بين مي‌رود.
به نقل از پايگاه اطلاع رساني شهرسازي و معماري، بررسي آماري نشان دهنده اين موضوع است كه در هر سال ۵۰ ميليون نفر به جمعيت شهر نشين كشورهاي در حال توسعه اضافه مي‌شود. در ايران نيز شهر نشيني طي دهه‌هاي گذشته با شتاب فزاينده اي گسترش يافته و همچنان اين روند ادامه دارد.

رشد سريع جمعيت و گرايش مردم به شهر نشيني، تقاضاي فزاينده‌اي را براي تهيه مسكن به دنبال داشته كه اين موضوع در پي خود مشكلات عديده اي در زمينه توسعه شهري بوجود آورده است. ناتواني در پاسخگويي مطلوب و مناسب به اين مساله، وضعيت نا مطلوبي را به صورت بي مسكني، بد مسكني و تنگ مسكني براي بسياري از اقشار جامعه به همراه آورده است.
مسكن به عنوان يكي از نيازهاي نخستين بشر، ابتدايي ترين سوالي بوده كه انسان سعي در يافتن پاسخي مناسب و معقول براي آن بوده است، اما هميشه در برنامه ريزي‌هاي ملي به مسكن نه به عنوان محلي براي آسايش ساكنان در ابعاد عيني و ذهني، بلكه به عنوان يك مشكل اقتصادي و فقط از اين بعد بر خورد شده است.

سازندگان و توليدكنندگان مسكن آزاد به‌دليل اينكه به‌دنبال فروش سريع و بازگشت سرمايه خود هستند، سعي در هر چه بيشتر مطرح كردن خود در محله مسكوني و نمايشي متمايز از بناي خود دارند و به همين دليل يكي از دلايل عمده ناهماهنگي نماي ساختمان‌ها در سطح شهر هستند.
در رابطه با مسكن تعاوني شرايط بدتري وجود دارد. به دليل وضعيت مالي ضعيف سازندگان و اينكه ساكنان و مالكان به‌دنبال فروش ساختمان نيستند، بدون انجام عمليات پاياني نظير نماسازي مورد استفاده قرار مي گيرند و يا با كمترين هزينه و بدون طراحي نما، حجم و كالبد ساختمان رها مي‌شود. البته در سال‌هاي اخير در شهر تهران هيچ ساختماني بدون نماسازي نبوده است، ليكن اين مساله در شهرستان‌ها همچنان انجام مي‌شود.

 

چگونه به موضوع نما در معماري بينديشيم؟

نما در لغت نامه دهخدا به معناي صورت ظاهري هر چيزي، آنچه كه در معرض ديد و برابر
چشم است، آنچه از بيرون سوي ديده مي شود، منظره خارجي بنا و عمارت،‌ قسمت خارجي ساختمان و نماسازي، فن روسازي ساختمان و ساختن نماي عمارت است.
در سال‌هاي اخير پس از مطرح شدن دوباره اهميت فضاهاي عمومي و ارزش زندگي شهري، نما اهميت دوباره اي يافته است. نما در عمل درون ساختمان را از بيرون و فضاي خصوصي را از فضاي عمومي جدا مي كند. نما حاكي از موقعيت فرهنگي سازندگان ساختمان است و نشانگر ميزان نظم طرح ساختمان، امكانات و ذوق تزيين و خانه آرايي طراح و مالك است. يك نما به مثابه معرفي وضعيت ساكنان ساختمان در بين عموم است. نما در واقع صورت ساختمان و بهترين بيان حالتي است كه فرد طراح يا مالك از خود در برابر بيرون دارد. نماهاي داخل ساختمان بيشتر جنبه خصوصي دارند، ليكن نماهايي كه به سمت كوچه و بافت شهر باز مي‌شوند، جنبه عمومي تر دارند.
بنابراين وجوه پشت و جلوي ساختمان از يك طرف داراي نمود اجتماعي و از طرف ديگر نمود مشخص ساكنان خود است بنابراين نماي هر ساختمان بايد هم با فضاي عمومي همبستگي داشته باشد و هم بتواند حجم داخلي ساختمان را بيان نمايد.
نماي هر ساختمان موثر در مجموعه شهري است كه در آن حضور دارد و اين تاثير را در بدنه خيابان‌ها يا ميدان‌ها كه در آن قرار گرفته است مي گذارد. اگر به نماي ساختمان واحدي، بدون در نظر گرفتن نماي ديگر ساختمانها فكر شود، همگوني نماي شهري در كليت از بين مي‌رود.
تناقض بين جنبه شهري و بيان فردي نما در صورتي مي‌تواند از بين رود كه ساختمان جزيي از شهر در نظر گرفته شود و ارتباطات آن با محيط اطراف چند جانبه باشد. نماي رو به كوچه و خيابان بايد تابع عوامل همبستگي بين نماهاي اطراف باشد. اما در عين حال بر اساس تركيبي از اجزا مختلف بر حسب عملكرد، ابعاد و مصالحشان شخصيت خاص خود را دارد.
نما در واقع يك سطح صاف و تخت نيست بلكه آن سطح انتقالي بين فضاي داخل و خارج است كه با عقب نشستگي و پيش آمدگي، تراس و غيره با فضاي داخل مسكن ارتباط پيدا مي‌كند.
براي اينكه نماي ساختمان حريم خصوصي ساكنان خود را حفظ كند بايد نسبت به خيابان بسته‌تر و محفوظتر باشد.
نماي ساختمان بايد به‌دنبال خلق يك كليت هماهنگ به‌وسيله تناسب خوب پنجره ها، بازشوهاي در، سايبان و محدوده سقف‌ها،‌ سازه عمودي و افقي، مصالح، رنگ، عناصر تزييني و… باشد. پنجره‌ها همواره با ديگر عناصر ديوار، ‌سطوح باز و بسته، تيره وروشن، صاف و ناهموار را بوجود مي آورند. به علت تكرار دوره اي پنجره ها، در ساختمان‌هاي چند طبقه، نظم كاملي به چشم مي‌خورد. اما گاه به‌علت افزايش نور در طبقات بالاتر كاهش داده مي‌شود و اين نظم آهنگ خود را از دست مي‌دهد.


جداسازي عناصر افقي و عمودي تاثير كلي در نما دارد. تناسبات عناصر ساختمان لازم است با كل ابعاد ساختمان مطابقت داشته باشد. براي مثال در ساختمان‌هاي كوتاه عريض، ابعاد عرضي غالب خواهد بود. در ساختمان‌هاي بلند عناصر باريك برتري خود رانشان مي‌دهند. در و پنجره و نعل درگاه‌ها تاثير خاصي در نما مي‌گذارند. ناودان‌ها، سايه بانها، پيش آمدگي‌هاي سقف و بالكن‌ها ايجاد سايه هاي خاصي بر روي نما مي‌كنند.
تفاوت سطح ها بايد در نما مشخص باشد. براي مثال بين طبقه همكف، ساير طبقات و طبقه انتهايي بايد يك تفاوت اساسي وجود داشته باشد. تركيب كلي نما در واقع نظم در اين تفاوت‌ها است.
عناصر اصلي نما مثل پنجره، در، سطوح و محدوده پاياني سقف و غيره در شكل، رنگ، و مصالحشان با يكديگر اختلاف دارند. اين عناصر معناهاي متفاوتي دارند. مثلا نمي‌توان بالا و پايين پنجره و در را با هم هم‌رديف كرد. اگر ارتفاع اين بازشوها يكسان نباشد مي توان از ضرايب مشترك و يا رنگهاي يكسان استفاده نمود. نسبت‌هاي هندسي نقش تعيين كننده اي در هماهنگ سازي ظاهر نما دارند. مي‌توان پنجره ها را در گروه‌هاي كوچكتر تركيب شده كه شكل مشخصي را ايجاد مي‌كنند دسته بندي كرد. نماها مي توانند از نظر مصالح نيز با يكديگر متفاوت باشند.
مصالح نما در رنگ، شكل، زبري و خشني نما تاثير مي گذارد. مصالح بومي نشان مي‌دهد كه نما مربوط به چه منطقه اي است.
تركيب پنجره ها، ايوان‌ها، درها و به‌طور كلي بازشوها، همچنين بافت و جنس نما و كمپوزسيون آن در هر عصر متفاوت است و در عين حال در يك تداوم شهري تغيير مي‌كند. طراح مي‌تواند نما را به عاليترين حد تركيب معماري برساند و يا آنرا تا حد يك سطح بدون طراحي و فكر رها كند.
در اعصار مختلف بازشوها به شكل مشابهي در سطح نما قرار مي‌گيرند و تنوع در قرار گيري آنها تابع عوامل داخلي چون بزرگي ساختمان، عريض بودن آن و يا عوامل اقليمي چون جهت قرارگيري و محل قرارگيري است. در پهناي ديوار نما تعبيه پنجره دو جداره، آفتاب‌شكن، سايبان و … نقش تنظيم كننده شرايط آب و هوايي فضاهاي داخلي را خواهد داشت.
در ديوارهاي باريك معاصر اين عمل با جلو و عقب آمدن ساختمان انجام مي‌شود. يكي از عوامل ضروري درهويت نما تعيين محدوده نما است. نمايي مي تواند در طرح خود موفق باشد كه به اين سوال‌ها پاسخ گويد. محدوده عمودي جانبي ساختمان كجاست؟ خط پاياني افقي ساختماني چگونه است و مرز ساختمان در آسمان به چه شكل است؟ انتهاي ساختمان چگونه به پايان مي‌رسد؟ گوشه‌هاي ساختمان چه وضعي دارد؟ اگر ساختمان همسايه اي دارد ارتباط نماي ساختمان فعلي با نماي همسايه چگونه به پايان مي رسد؟ گوشه هاي ساختمان چه وضعي دارد؟ اگر ساختمان همسايه دارد ارتباط نماي همسايه چگونه است و اگر در فضا قطع مي شود اين ارتباط چگونه است.
محدوده هاي افقي ساختمان عبارتند از نقطه اتصال به آسمان ( محدوده پاياني ساختمان) نقطه اتصال به زمين (محل نشستن ساختمان بر زمين) و پوشش ساختمان مثل بام و شيرواني. محدوده پاياني ساختمان بايد معناي اتمام ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همكف ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همكف ساختمان بايد مفهوم نشستن ساختمان بر زمين را برساند. طبقه همكف بايد در محدوده قد افراد كشش لازم را بر عابر پياده و بيننده ايجاد كند.


كنج يا گوشه نما در واقع محل برخورد دو نماي عمود بر هم است. كنج مي‌تواند حالت عمود ۹۰ درجه، نيم دايره يا سه وجهي را داشته باشد و هر كدام مي تواند تاثيرات متفاوتي را در نما بگذارد. در يك ميدان يا چهارراه هماهنگي كنجهاي ساختمان هايي كه در چهار طرف آن قرار گرفته است مي تواند در نماي شهري تاثير زيبايي داشته باشد.
نماي ساختمان خالق نماي شهري است
نماي شهري از مجموعه نماهاي مشرف به فضاي عمومي به‌دست مي آيد. اين نماها از جهتي همگن و از جهتي ناهمگن هستند. مي‌توانند همگن باشند چون با استفاده از زباني مشترك روي بدنه اجزا شهر اجرا مي شوند و اما از آنجا كه هر كدام از اين فضاها به كمك اين زبان، مقاصد و نيازهاي خود را بيان مي‌كند، ناهمگن هستند. در شهرهاي ما زبان مشتركي بين نماها وجود ندارد. نه فرهنگ مشتركي براي بيان دارند، نه مصالح يكساني به‌كار گرفته اند و نه سبك مشخصي را دنبال مي‌كنند.
در واقع هر يك از نماها در شهر نشانه وضعيت اقتصادي و اجتماعي سازنده و نحوه تفكر و نگرش او به مسايل مختلف است.
نماي شهري در واقع تركيبي از اجزا متفاوت است كه بر اساس اتفاقاتي كه در خيابان‌ها ومعابر مي‌افتد شكل مي گيرد.
اين اجزا در صورت رعايت مسايلي كه پيش از اين نيز به آن پرداخته شد مي‌توانند با يكديگر نقاط اشتراك جالبي داشته باشند كه نمي توان وجود آنها را نفي كرد.

عناصر پراهميت درنما

ورودي يكي از عناصر حايز اهميت نما در ساختمان است كه محل و اهميت طراحي آن به شكل مستقيم نمايانگر نقش و عملكرد ساختمان است. در ورودي نشانه گذر از فضاي عمومي خارجي به فضاي خصوصي داخلي و يكي از مهم ترين عناصري است كه مي‌توان به عنوان نشانه ساختمان از آن نام برد.
ليكن به‌دليل اهميت اقتصادي كه سطوح ساخته شده داخلي براي سازندگان دارند، اغلب ورودي‌ها به فضاهاي كم اهميتي تنزل يافته اند. سرمايه گذاران ساختماني هم فقط به رعايت ضوابط ضروري طراحي ساختمان بسنده مي‌كنند.
بيشترين مشكل زماني است كه ورودي وسايل نقليه به حياط پاركينگ با ورودي خود ساختمان يكي شود. در اين حالت فرد وارد شونده به ساختمان فقط يك راه باريك كنار ديوار برايش باقي مي‌ماند. گاه نيز ورودي يك ساختمان مسكوني بيش از حد پرتجمل است، به‌نحوي كه عملكرد ساختمان را دگرگون مي‌سازد. زماني هم ورودي به يك بناي بزرگ تنها با روزنه‌اي امكان پذير مي‌شود. تناسب ورودي و حجم ساختمان مي تواند نقش مهمي در توجيه عملكرد و شكل ساختمان داشته باشد.


از آنجا كه طبقه همكف ساختمان قسمت اتصال به زمين يا كف پياده رو است، به صورت قابل توجهي در معرض ديد قرار مي‌گيرد. طبقه همكف اهميت ويژه اي در زندگي شهري دارد، به اين علت كه عابران پياده اين قسمت را به‌طور مستقيم مي‌بينند. از اين رو نماي اين قسمت پر اهميت است و مصالح مورد استفاده در اين قسمت بايد نسبت به بقيه ساختمان با دوامتر و مستحكم تر باشد تا عابر در نگاه به نماي ساختمان احساس ثبات كند. ساختمان‌هايي كه طبقه همكف آنها عملكرد تجاري دارد، به‌دليل تغيير دكوراسيون واحدهاي تجاري دايما دستخوش دگرگوني مي‌شوند. همين موضوع موجب مي‌شود كه ساختمان مذكور شخصيت ثابت خود را از دست داده و داراي نماي شناخته شده ثابتي نباشد.
تراس‌ها چشم اندازهاي جديدي نسبت به فضاهاي بيرون براي ساختمان فراهم مي‌آورند. بالكن‌ها نبايد حالت موقت و ناپايداري كه در بيننده تصور به‌راحتي جدا شدن از بدنه ساختمان القا شود را داشته باشند.
لبه بام حد و مرز ساختمان و آسمان است و از نظر بصري بام انتهاي نماست. بام پوسته‌اي است كه بر سر ساختمان قرار دارد. بنابراين لبه بام نمي‌‌تواند بدون تفاوت با ديگر قسمت ها در آسمان رها شود.
صورت ظاهر ساختمان و آنچه كه در برابر ديد عموم قرار دارد، در واقع پر اهميت ترين قسمت ساختمان در برابر عابران و ساير افراد غير استفاده كننده از ساختمان است. همان‌طور كه عنوان شد نماي ساختمان‌ها، نماي شهري را ايجاد مي كند، اما به‌دليل ضعف قوانين موظف كننده طراح و سازنده در اين ارتباط، نماي ساختمان در كمترين اهميت قرار گرفته است.
در بسياري از شهر هاي بزرگ جهان، ضوابط و مقررات ويژه‌اي در ارتباط با سيما و كالبد شهر وجود دارد و گروهي از برجسته‌ترين افراد با تخصص‌‌هاي مرتبط هنر زيبا سازي و زيبايي شناسي به كنترل طرح هاي بزرگ و كوچك معماري و شهري از نقطه نظر هماهنگي نماي بيروني ساختمان‌ها و محيط شهري يعني از جنبه هاي رنگ، حجم، مصالح مناسب، فضاي پر و خالي نما، رعايت اصول هماهنگي و تناسبات و… مي پردازند.
آنچه براي علاقه‌مندان به اين موضوع نگران كننده است، پاسخگويي با شتاب به نيازي كاملا محسوس است. در اين ساخت و ساز پر شتاب نياز به بررسي طرح‌هاي ارايه شده توسط جمعي از صاحب نظران و مسوولان در مراكز تاييد پروانه‌هاي ساختماني ضروري به نظر مي‌رسد. بررسي ميداني طرح ساختمانها با بناهاي اطراف از لحاظ كيفيت طرح معماري، نماي ساختمان، تناسب حجم آن با ساختمان‌هاي اطراف، زيبايي طرح و مصا لح مورد استفاده و… نيز گامي موثر در بالا بردن كيفيت نماهاي شهري است. با در نظر گرفتن موارد ذكر شده و القا آن توسط شهرداري هر شهر، مي توان شاهد ارتقا كيفيت شهرها و زيباسازي نماي شهرها بود.

صنعتِ شيشه با قدمتي ۴۰۰۰ ساله امروزه به كمكِ تكنولوژيِ پيشرفته نقش و كاربردِ بسياري يافته است. تنها واسطه اي كه واقعيت را آن گونه كه هست مي نماياند شيشه است؛ همين ويژگي است كه شيشه را از زمان هايِ دور كارا نموده است. اما زمان گذشت و انسان رنگ و طرح و نقش را نيز با شيشه درآميخت و از اين راه محيطِ خود را به كمك شيشه زيباتر ساخت.
تنها محدوديتي كه در گذشته براي كاربردِ وسيعِ شيشه وجود داشت شكنندگيِ آن بود؛ ويژگي اي كه شيشه را نه فقط ميرا كه خطرناك هم مي ساخت. اما امروزه به كمكِ تكنولوژيِ مدرن ديگر شيشه ها نمي شكنند! شيشه سكوريت كه طيِ فرايندي دقيق بر روي شيشه هاي خام حاصل مي شود حتي اگر هم در شرايطِ بسيار خاص و ويژه بشكند به قطعاتِ بسيار ريزي تبديل مي شود كه به هيچ وجه برنده و خطرناك نيستند.
بدين ترتيب ماندگاري و ايمني نيز به واقع نمايي و زيباييِ شيشه افزوده شد و اين ويژگي ها، در كنارِ دوام و صرفه يِِ فوق العاده شيشه نسبت به موادي چون آهن و چوب، كاربردِ آن را بيش از پيش گسترش داد.
امروزه شيشه هاي سكوريت به عنوانِ درهاي وروديِ شيشه اي، پنجره ها و نورگيرها در چهارچوب هايِ فلزي و چوبي و نيز براي پوششِ نماي ساختمان ها و پنجره هاي دوجداره كاربردِ وسيعي دارند. اين شيشه ها همچنين به علتِ مقاومتِ بسيارشان در برابرِ گرما و سرما در وسايل خانگي (نظيرِ بخاري و اجاق گاز) و خودروها نيز استفاده مي شوند.
شايانِ ذكر است كه صنايعِ شيشه دربيران با بهره گيري از تجربه اي ۳۰ ساله و امكاناتِ مدرن قادر است تماميِ شيشه هايِ خام را با هر رنگ و جنس و قطر و ابعاد و متراژي، بدونِ آن كه تغييري ظاهري در آن ها بوجود آيد، به شيشه هاي سكوريت بدل كند.
شيشه هاي سكوريت نمي شكنند!
نه با فشارِ سطحي!
نه با ضربه هاي سطحي!
فقط ضربه هايِ كناري ممكن است باعثِ شكستنِ شيشه هاي سكوريت شوند.
حتي در اين شرايط نيز قطعاتِ شكسته شيشه سكوريت بسيار كوچك بوده و به هيچ وجه برنده و خطرناك نيستند.

نما هاي ساختماني

نماي هر ساختمان در شكلدهي به مجموعه شهري كه در آن حضور دارد، موثر است. اگر به نماي يك ساختمان بدون در نظر گرفتن نماي ديگر ساختمانهاي شهر توجه شود، همگوني نماي شهري در مجموع از بين ميرود.
به نقل از پايگاه اطلاع رساني شهرسازي و معماري، بررسي آماري نشان دهنده اين موضوع است كه در هر سال ۵۰ ميليون نفر به جمعيت شهر نشين كشورهاي در حال توسعه اضافه ميشود. در ايران نيز شهر نشيني طي دهههاي گذشته با شتاب فزاينده اي گسترش يافته و همچنان اين روند ادامه دارد.

رشد سريع جمعيت و گرايش مردم به شهر نشيني، تقاضاي فزايندهاي را براي تهيه مسكن به دنبال داشته كه اين موضوع در پي خود مشكلات عديده اي در زمينه توسعه شهري بوجود آورده است. ناتواني در پاسخگويي مطلوب و مناسب به اين مساله، وضعيت نا مطلوبي را به صورت بي مسكني، بد مسكني و تنگ مسكني براي بسياري از اقشار جامعه به همراه آورده است.

مسكن به عنوان يكي از نيازهاي نخستين بشر، ابتدايي ترين سوالي بوده كه انسان سعي در يافتن پاسخي مناسب و معقول براي آن بوده است، اما هميشه در برنامه ريزيهاي ملي به مسكن نه به عنوان محلي براي آسايش ساكنان در ابعاد عيني و ذهني، بلكه به عنوان يك مشكل اقتصادي و فقط از اين بعد بر خورد شده است.

سازندگان و توليدكنندگان مسكن آزاد بهدليل اينكه بهدنبال فروش سريع و بازگشت سرمايه خود هستند، سعي در هر چه بيشتر مطرح كردن خود در محله مسكوني و نمايشي متمايز از بناي خود دارند و به همين دليل يكي از دلايل عمده ناهماهنگي نماي ساختمانها در سطح شهر هستند.

در رابطه با مسكن تعاوني شرايط بدتري وجود دارد. به دليل وضعيت مالي ضعيف سازندگان و اينكه ساكنان و مالكان بهدنبال فروش ساختمان نيستند، بدون انجام عمليات پاياني نظير نماسازي مورد استفاده قرار مي گيرند و يا با كمترين هزينه و بدون طراحي نما، حجم و كالبد ساختمان رها مي*شود. البته در سالهاي اخير در شهر تهران هيچ ساختماني بدون نماسازي نبوده است، ليكن اين مساله در شهرستانها همچنان انجام مي*شود.

 

چگونه به موضوع نما در معماري بينديشيم؟

نما در لغت نامه دهخدا به معناي صورت ظاهري هر چيزي، آنچه كه در معرض ديد و برابر

چشم است، آنچه از بيرون سوي ديده مي شود، منظره خارجي بنا و عمارت،قسمت خارجي ساختمان و نماسازي، فن روسازي ساختمان و ساختن نماي عمارت است.

در سالهاي اخير پس از مطرح شدن دوباره اهميت فضاهاي عمومي و ارزش زندگي شهري، نما اهميت دوباره اي يافته است. نما در عمل درون ساختمان را از بيرون و فضاي خصوصي را از فضاي عمومي جدا مي كند. نما حاكي از موقعيت فرهنگي سازندگان ساختمان است و نشانگر ميزان نظم طرح ساختمان، امكانات و ذوق تزيين و خانه آرايي طراح و مالك است. يك نما به مثابه معرفي وضعيت ساكنان ساختمان در بين عموم است. نما در واقع صورت ساختمان و بهترين بيان حالتي است كه فرد طراح يا مالك از خود در برابر بيرون دارد. نماهاي داخل ساختمان بيشتر جنبه خصوصي دارند، ليكن نماهايي كه به سمت كوچه و بافت شهر باز ميشوند، جنبه عمومي تر دارند.

بنابراين وجوه پشت و جلوي ساختمان از يك طرف داراي نمود اجتماعي و از طرف ديگر نمود مشخص ساكنان خود است بنابراين نماي هر ساختمان بايد هم با فضاي عمومي همبستگي داشته باشد و هم بتواند حجم داخلي ساختمان را بيان نمايد.

نماي هر ساختمان موثر در مجموعه شهري است كه در آن حضور دارد و اين تاثير را در بدنه خيابانها يا ميدانها كه در آن قرار گرفته است مي گذارد. اگر به نماي ساختمان واحدي، بدون در نظر گرفتن نماي ديگر ساختمانها فكر شود، همگوني نماي شهري در كليت از بين ميرود.

تناقض بين جنبه شهري و بيان فردي نما در صورتي ميتواند از بين رود كه ساختمان جزيي از شهر در نظر گرفته شود و ارتباطات آن با محيط اطراف چند جانبه باشد. نماي رو به كوچه و خيابان بايد تابع عوامل همبستگي بين نماهاي اطراف باشد. اما در عين حال بر اساس تركيبي از اجزا مختلف بر حسب عملكرد، ابعاد و مصالحشان شخصيت خاص خود را دارد.

نما در واقع يك سطح صاف و تخت نيست بلكه آن سطح انتقالي بين فضاي داخل و خارج است كه با عقب نشستگي و پيش آمدگي، تراس و غيره با فضاي داخل مسكن ارتباط پيدا مي*كند.

براي اينكه نماي ساختمان حريم خصوصي ساكنان خود را حفظ كند بايد نسبت به خيابان بسته*تر و محفوظتر باشد.

نماي ساختمان بايد بهدنبال خلق يك كليت هماهنگ بهوسيله تناسب خوب پنجره ها، بازشوهاي در، سايبان و محدوده سقفها، سازه عمودي و افقي، مصالح، رنگ، عناصر تزييني و… باشد. پنجرهها همواره با ديگر عناصر ديوار، سطوح باز و بسته، تيره وروشن، صاف و ناهموار را بوجود مي آورند. به علت تكرار دوره اي پنجره ها، در ساختمانهاي چند طبقه، نظم كاملي به چشم ميخورد. اما گاه بهعلت افزايش نور در طبقات بالاتر كاهش داده ميشود و اين نظم آهنگ خود را از دست ميدهد.

 

جداسازي عناصر افقي و عمودي تاثير كلي در نما دارد. تناسبات عناصر ساختمان لازم است با كل ابعاد ساختمان مطابقت داشته باشد. براي مثال در ساختمانهاي كوتاه عريض، ابعاد عرضي غالب خواهد بود. در ساختمانهاي بلند عناصر باريك برتري خود رانشان ميدهند. در و پنجره و نعل درگاهها تاثير خاصي در نما ميگذارند. ناودانها، سايه بانها، پيش آمدگيهاي سقف و بالكنها ايجاد سايه هاي خاصي بر روي نما ميكنند.

تفاوت سطح ها بايد در نما مشخص باشد. براي مثال بين طبقه همكف، ساير طبقات و طبقه انتهايي بايد يك تفاوت اساسي وجود داشته باشد. تركيب كلي نما در واقع نظم در اين تفاوتها است.

عناصر اصلي نما مثل پنجره، در، سطوح و محدوده پاياني سقف و غيره در شكل، رنگ، و مصالحشان با يكديگر اختلاف دارند. اين عناصر معناهاي متفاوتي دارند. مثلا نميتوان بالا و پايين پنجره و در را با هم همرديف كرد. اگر ارتفاع اين بازشوها يكسان نباشد مي توان از ضرايب مشترك و يا رنگهاي يكسان استفاده نمود. نسبتهاي هندسي نقش تعيين كننده اي در هماهنگ سازي ظاهر نما دارند. ميتوان پنجره ها را در گروههاي كوچكتر تركيب شده كه شكل مشخصي را ايجاد مي*كنند دسته بندي كرد. نماها مي توانند از نظر مصالح نيز با يكديگر متفاوت باشند.

مصالح نما در رنگ، شكل، زبري و خشني نما تاثير مي گذارد. مصالح بومي نشان مي*دهد كه نما مربوط به چه منطقه اي است.

تركيب پنجره ها، ايوانها، درها و بهطور كلي بازشوها، همچنين بافت و جنس نما و كمپوزسيون آن در هر عصر متفاوت است و در عين حال در يك تداوم شهري تغيير ميكند. طراح ميتواند نما را به عاليترين حد تركيب معماري برساند و يا آنرا تا حد يك سطح بدون طراحي و فكر رها كند.

در اعصار مختلف بازشوها به شكل مشابهي در سطح نما قرار ميگيرند و تنوع در قرار گيري آنها تابع عوامل داخلي چون بزرگي ساختمان، عريض بودن آن و يا عوامل اقليمي چون جهت قرارگيري و محل قرارگيري است. در پهناي ديوار نما تعبيه پنجره دو جداره، آفتابشكن، سايبان و … نقش تنظيم كننده شرايط آب و هوايي فضاهاي داخلي را خواهد داشت.

در ديوارهاي باريك معاصر اين عمل با جلو و عقب آمدن ساختمان انجام ميشود. يكي از عوامل ضروري درهويت نما تعيين محدوده نما است. نمايي مي تواند در طرح خود موفق باشد كه به اين سوالها پاسخ گويد. محدوده عمودي جانبي ساختمان كجاست؟ خط پاياني افقي ساختماني چگونه است و مرز ساختمان در آسمان به چه شكل است؟ انتهاي ساختمان چگونه به پايان مي*رسد؟ گوشه*هاي ساختمان چه وضعي دارد؟ اگر ساختمان همسايه اي دارد ارتباط نماي ساختمان فعلي با نماي همسايه چگونه به پايان مي رسد؟ گوشه هاي ساختمان چه وضعي دارد؟ اگر ساختمان همسايه دارد ارتباط نماي همسايه چگونه است و اگر در فضا قطع مي شود اين ارتباط چگونه است.

محدوده هاي افقي ساختمان عبارتند از نقطه اتصال به آسمان ( محدوده پاياني ساختمان) نقطه اتصال به زمين (محل نشستن ساختمان بر زمين) و پوشش ساختمان مثل بام و شيرواني. محدوده پاياني ساختمان بايد معناي اتمام ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همكف ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همكف ساختمان بايد مفهوم نشستن ساختمان بر زمين را برساند. طبقه همكف بايد در محدوده قد افراد كشش لازم را بر عابر پياده و بيننده ايجاد كند.

كنج يا گوشه نما در واقع محل برخورد دو نماي عمود بر هم است. كنج مي*تواند حالت عمود ۹۰ درجه، نيم دايره يا سه وجهي را داشته باشد و هر كدام مي تواند تاثيرات متفاوتي را در نما بگذارد. در يك ميدان يا چهارراه هماهنگي كنجهاي ساختمان هايي كه در چهار طرف آن قرار گرفته است مي تواند در نماي شهري تاثير زيبايي داشته باشد.

نماي ساختمان خالق نماي شهري است

نماي شهري از مجموعه نماهاي مشرف به فضاي عمومي بهدست مي آيد. اين نماها از جهتي همگن و از جهتي ناهمگن هستند. ميتوانند همگن باشند چون با استفاده از زباني مشترك روي بدنه اجزا شهر اجرا مي شوند و اما از آنجا كه هر كدام از اين فضاها به كمك اين زبان، مقاصد و نيازهاي خود را بيان مي كند، ناهمگن هستند. در شهرهاي ما زبان مشتركي بين نماها وجود ندارد. نه فرهنگ مشتركي براي بيان دارند، نه مصالح يكساني بهكار گرفته اند و نه سبك مشخصي را دنبال ميكنند
.

در واقع هر يك از نماها در شهر نشانه وضعيت اقتصادي و اجتماعي سازنده و نحوه تفكر و نگرش او به مسايل مختلف است.

نماي شهري در واقع تركيبي از اجزا متفاوت است كه بر اساس اتفاقاتي كه در خيابانها ومعابر ميافتد شكل مي گيرد.

اين اجزا در صورت رعايت مسايلي كه پيش از اين نيز به آن پرداخته شد ميتوانند با يكديگر نقاط اشتراك جالبي داشته باشند كه نمي توان وجود آنها را نفي كرد.

عناصر پراهميت درنما

ورودي يكي از عناصر حايز اهميت نما در ساختمان است كه محل و اهميت طراحي آن به شكل مستقيم نمايانگر نقش و عملكرد ساختمان است. در ورودي نشانه گذر از فضاي عمومي خارجي به فضاي خصوصي داخلي و يكي از مهم ترين عناصري است كه مي*توان به عنوان نشانه ساختمان از آن نام برد
.

ليكن بهدليل اهميت اقتصادي كه سطوح ساخته شده داخلي براي سازندگان دارند، اغلب وروديها به فضاهاي كم اهميتي تنزل يافته اند. سرمايه گذاران ساختماني هم فقط به رعايت ضوابط ضروري طراحي ساختمان بسنده ميكنند.

بيشترين مشكل زماني است كه ورودي وسايل نقليه به حياط پاركينگ با ورودي خود ساختمان يكي شود. در اين حالت فرد وارد شونده به ساختمان فقط يك راه باريك كنار ديوار برايش باقي مي*ماند. گاه نيز ورودي يك ساختمان مسكوني بيش از حد پرتجمل است، بهنحوي كه عملكرد ساختمان را دگرگون ميسازد. زماني هم ورودي به يك بناي بزرگ تنها با روزنهاي امكان پذير ميشود. تناسب ورودي و حجم ساختمان مي تواند نقش مهمي در توجيه عملكرد و شكل ساختمان داشته باشد.

از آنجا كه طبقه همكف ساختمان قسمت اتصال به زمين يا كف پياده رو است، به صورت قابل توجهي در معرض ديد قرار ميگيرد. طبقه همكف اهميت ويژه اي در زندگي شهري دارد، به اين علت كه عابران پياده اين قسمت را بهطور مستقيم ميبينند. از اين رو نماي اين قسمت پر اهميت است و مصالح مورد استفاده در اين قسمت بايد نسبت به بقيه ساختمان با دوامتر و مستحكم تر باشد تا عابر در نگاه به نماي ساختمان احساس ثبات كند. ساختمانهايي كه طبقه همكف آنها عملكرد تجاري دارد، بهدليل تغيير دكوراسيون واحدهاي تجاري دايما دستخوش دگرگوني ميشوند. همين موضوع موجب ميشود كه ساختمان مذكور شخصيت ثابت خود را از دست داده و داراي نماي شناخته شده ثابتي نباشد.

تراسها چشم اندازهاي جديدي نسبت به فضاهاي بيرون براي ساختمان فراهم ميآورند. بالكنها نبايد حالت موقت و ناپايداري كه در بيننده تصور بهراحتي جدا شدن از بدنه ساختمان القا شود را داشته باشند.

لبه بام حد و مرز ساختمان و آسمان است و از نظر بصري بام انتهاي نماست. بام پوستهاي است كه بر سر ساختمان قرار دارد. بنابراين لبه بام نميتواند بدون تفاوت با ديگر قسمت ها در آسمان رها شود.

صورت ظاهر ساختمان و آنچه كه در برابر ديد عموم قرار دارد، در واقع پر اهميت ترين قسمت ساختمان در برابر عابران و ساير افراد غير استفاده كننده از ساختمان است. همانطور كه عنوان شد نماي ساختمانها، نماي شهري را ايجاد مي كند، اما بهدليل ضعف قوانين موظف كننده طراح و سازنده در اين ارتباط، نماي ساختمان در كمترين اهميت قرار گرفته است.

در بسياري از شهر هاي بزرگ جهان، ضوابط و مقررات ويژهاي در ارتباط با سيما و كالبد شهر وجود دارد و گروهي از برجسته*ترين افراد با تخصصهاي مرتبط هنر زيبا سازي و زيبايي شناسي به كنترل طرح هاي بزرگ و كوچك معماري و شهري از نقطه نظر هماهنگي نماي بيروني ساختمانها و محيط شهري يعني از جنبه هاي رنگ، حجم، مصالح مناسب، فضاي پر و خالي نما، رعايت اصول هماهنگي و تناسبات و… مي پردازند.

آنچه براي علاقهمندان به اين موضوع نگران كننده است، پاسخگويي با شتاب به نيازي كاملا محسوس است. در اين ساخت و ساز پر شتاب نياز به بررسي طرحهاي ارايه شده توسط جمعي از صاحب نظران و مسوولان در مراكز تاييد پروانههاي ساختماني ضروري به نظر ميرسد. بررسي ميداني طرح ساختمانها با بناهاي اطراف از لحاظ كيفيت طرح معماري، نماي ساختمان، تناسب حجم آن با ساختمانهاي اطراف، زيبايي طرح و مصا لح مورد استفاده و… نيز گامي موثر در بالا بردن كيفيت نماهاي شهري است. با در نظر گرفتن موارد ذكر شده و القا آن توسط شهرداري هر شهر، مي توان شاهد ارتقا كيفيت شهرها و زيباسازي نماي شهرها بود.

ريشه هاي معماري مدرن

آنچه در پيش روست تاريخ معماري مدرن نيست، بلكه نگرهاي نظريه پردارانه است و تلاشي را براي توصيف اينكه معماري مدرن درباره چيست به دست مي دهد. آنچه ممكن است تا حدّي متظاهرانه به نظر رسد، ولي بايد اذعان داشت كه كژفهمي ها و سوء تعابيري كه در كاراست كه اينگونه روشنگريها را به چيزي ضروري بدل ميسازد. محض رعايت بيطرفي بايد آنچه را كه جنبش مدرن واقعاً خواهان آن بود يادآوري كرد و آنچه را هم كه در عمل به آن رسيد خاطر نشان ساخت.
.
امروزه برخي از نويسندگاني كه به اين موضوع ميپردازند، حتي مدعياند كه جنبش مدرن حكم نوعي «كلاف سردرگم» را دارد؛ آنان اظهار ميدارند كه معماران مدرن در عالم واقع «ايديولوژي» مشتركي نداشتند و به طريق اولي معماري مدرن نميتوانست اصولاً وجود داشته باشد. جنبش مدرن بي*ترديد مبنا و جهتگيري خاص خود را داشته است، و تنها آن دم كه اين به درستي درك گردد، امكان رسيدن به ارزيابي منصفانهاي از پيامدهاي آن، و از جمله كوششهاي پسامدرن اخير، فراهم ميآيد. به اين طريق ميتوان به نقطه عزيمتي براي جست و جو و پيگيري معمارياي دموكراتيك در عصري كه در آن به سر ميبريم، دست يافت.
رويكرد اتخاذ شده، رويكردي است عيني و پديدارشناختي. ازطريق نوشتن، «پيرامون» معماري، و با اولويت اصلي را به مسائل اجتماعي و سياسي دادن، چيزي حاصل نميآيد. معماري را بايد با مناسبات خود معماري درك كرد. البته اين بدين معني نيست كه معماري را رشتهاي «مجزا و خود مختار» برشمريم. معماري به مثابه نوعي هنر، به زندگي تعلق دارد. هدف آن نيز عبارت است از فراهم آوردن مكانهايي كه زندگي بتواند در آن «به وقوع پيوندد». مكان، مجموعهاي از منابع يا احياناً ظرفي خنثي وبيطرف نيست؛ بل درواقع محيطي است عيني و ملموس كه نوعي نظم و منش و ويژگي در خود دارد. بدين ترتيب چنانچه در سويي راجع به زندگي سخن رانده شود، و در سوي ديگر از مكان، چنين چيزي بي معناست. «طراحي براي زندگي» به واقع شعاري بود كه براي بيان هدف كلي جنبش مدرن به كار ميرفت.
تفصيل اين امر، با توصيفي از جهان نو و نياز انسان براي جهتگيري و تعيين هويت در آن، آغاز ميگردد. معماري به طور كلي اين نياز را از طريق سازماندهي فضايي و بيان صوري، برآورده ميسازد. اهميت بنيادين اين مفاهيم، مدتها پيش تشخيص داده شد ليكن تا امروز هيچگاه بحث شايسته و درخوري در مورد آن صورت نپذيرفت.
واژه «ريشهها» در اين مقاله اشاره به ساختارهاي ماندگار (و نه زودگذر) و الگويي، و همچنين تجارب و يافتههاي دورههاي تاريخي مربوط به آنها دارد. در برهه كنوني كه ابعاد تاريخي معماري مجددا نقشي عمده يافتهاند، مشخصاً مباحثي از اين دست اهميت مييابند. براي ممكن ساختن طرح اينگونه مباحث، در هر فصل بخشهايي نظري با ماهيتي كلي گنجانده شده است. شيوه عرضه اينگونه مباحث، گاهشمارانه يا زمانبندي شده نيست بلكه برحسب مسائلي كه جنبش مدرن را متأثر ميساخت، سازماندهي شده است و به دنبال آن، مسير تكويني كه گيديون آن را «سنّت جديد» ميناميد درج گرديده است. با اين حال نوعي گاهشماري و يا زمانبندي نيز تلويحاً به چشم ميخورد كه با عناويني همچون «پيش از مدرن»، «مدرن» و «پسامدرن» نشان داده شده است.
دنياي جديد و معماري جديد
معماري مدرن بدينخاطر پا به عرصه حيات نهاد كه به انسان ياري رساند كه در دنياي جديد همچون كاشانه خود احساس آسايش كند. مفهوم اين احساس آسايش، فراتر از نياز به سرپناه، پوشاك و غذاست؛ و در وهله نخست به مفهوم همانند پنداشتن خود با محيط زيست طبيعي و اجتماعي است. اين مفهوم در عين حال نوعي احساس تعلق ومشاركت را نيز دربردارد، يعني تملك جهان آشنا و درك شده. انسان بايد احساس كند كه از جمله درمعرض چيزهاي شناخته شده و با معني قرار دارد. ما همه آگاهيم كه اين تعيين هويت در جهان مدرن مشكلآفرين شده است. محيطهاي بسته و امن گذشته فروپاشيدهاند، و ساختارهاي جديدي را ميطلبند.
معماري مدرن يكي از اين صور است. هدف كلي معماري مدرن اين است كه براي انسان سكونتگاه جديدي تدارك ببيند. اين سكونتگاه جديد بايد نياز به شناسايي را برآورده سازد و بدين ترتيب تجلي «رابطه دوستانه» جديد بين انسان و محيط زيست اوباشد. لوكوربوزيه در سال ۱۹۲۳ نوشت:« مسئله خانه، مسئله عصر است.
تعادل اجتماع به اين مسئله بستگي دارد. معماري، در اين دوره نوسازي، نخستين وظيفهاش تجديد نظر در ارزشها و عناصر تشكيل دهنده خانه است.
نخستين اعلاميه مهم بينالمللي معماري جديد، وايسنهوف در اشتوتگارت –۱۹۲۷- در واقع نمايشگاهي با عنوان «سكونتگاه» بود. جنبش مدرن با در نظر گرفتن سكونتگاه به عنوان نقطه عطف، سلسله مراتب سنتي كارهاي ساختماني را دگرگون كرد. كليسا و قصر، به عنوان مهمترين كارهاي گذشته، اهميت خود رااز دست دادند، و از آن زمان به بعد موسسات عمومي دولتي ، «توسعه» خانه را مورد توجه قرار دادند. به موجب همين امر نوعي نگرش دموكراتيك جديد، بر طبق ساختار دنياي جديد پديد آمد.
بارها پيشگامان معماري مدرن تازگي جهان مدرن را متذكر شدند، و تأكيد ورزيدند كه اكنون معماري نميتواند با فرمهاي گذشته به كار رود. در اين باره، شعار لوكوربوزيه بسيار شناخته شده است: «عصر مهمي آغاز شده است. روحيه جديدي به وجود آمده… سنتها و رسوم باعث سركوب معماري شدهاند.
سبكها دروغ اند…
عصر متعلق به ما، و سبك متعلق به آن ، روز به روز معين ميشوند«ميس ون دروهه» ميافزايد:« نه ديروز، نه فردا، بلكه فرم را تنها در همين اامروز ميتوان معين ساخت.» اين عقيده كه بيان شد بيتوجه به عقايد سياسي بود، گرچه هر دو با نگرشي ريشهاي با يكديگر پيشميرفتند. هانس مه ير ماركسيست در مقالهاي با عنوان «دنياي جديد» نوشت: «هر عصري فرم جديد خود را ميطلبد. رسالت ماست كه به دنياي جديد، شكلي جديد با معاني امروز بدهيم. اما دانش ما از گذشته باري است كه بردوش ما سنگيني ميكند…» نتيجه آنكه، معماري بايد از نو دست بهكار شود «انگار هرگز پيش از اين نبوده است»، و اين هدفي است كه پيش از اين درباره آغاز قرن مطرح نشده بود.

 

________________________________________
نما هاي ساختماني

نماي هر ساختمان در شكلدهي به مجموعه شهري كه در آن حضور دارد، موثر است. اگر به نماي يك ساختمان بدون در نظر گرفتن نماي ديگر ساختمانهاي شهر توجه شود، همگوني نماي شهري در مجموع از بين ميرود.
به نقل از پايگاه اطلاع رساني شهرسازي و معماري، بررسي آماري نشان دهنده اين موضوع است كه در هر سال ۵۰ ميليون نفر به جمعيت شهر نشين كشورهاي در حال توسعه اضافه ميشود. در ايران نيز شهر نشيني طي دهههاي گذشته با شتاب فزاينده اي گسترش يافته و همچنان اين روند ادامه دارد.

رشد سريع جمعيت و گرايش مردم به شهر نشيني، تقاضاي فزايندهاي را براي تهيه مسكن به دنبال داشته كه اين موضوع در پي خود مشكلات عديده اي در زمينه توسعه شهري بوجود آورده است. ناتواني در پاسخگويي مطلوب و مناسب به اين مساله، وضعيت نا مطلوبي را به صورت بي مسكني، بد مسكني و تنگ مسكني براي بسياري از اقشار جامعه به همراه آورده است.

مسكن به عنوان يكي از نيازهاي نخستين بشر، ابتدايي ترين سوالي بوده كه انسان سعي در يافتن پاسخي مناسب و معقول براي آن بوده است، اما هميشه در برنامه ريزيهاي ملي به مسكن نه به عنوان محلي براي آسايش ساكنان در ابعاد عيني و ذهني، بلكه به عنوان يك مشكل اقتصادي و فقط از اين بعد بر خورد شده است.

سازندگان و توليدكنندگان مسكن آزاد بهدليل اينكه بهدنبال فروش سريع و بازگشت سرمايه خود هستند، سعي در هر چه بيشتر مطرح كردن خود در محله مسكوني و نمايشي متمايز از بناي خود دارند و به همين دليل يكي از دلايل عمده ناهماهنگي نماي ساختمانها در سطح شهر هستند.

در رابطه با مسكن تعاوني شرايط بدتري وجود دارد. به دليل وضعيت مالي ضعيف سازندگان و اينكه ساكنان و مالكان بهدنبال فروش ساختمان نيستند، بدون انجام عمليات پاياني نظير نماسازي مورد استفاده قرار مي گيرند و يا با كمترين هزينه و بدون طراحي نما، حجم و كالبد ساختمان رها ميشود. البته در سالهاي اخير در شهر تهران هيچ ساختماني بدون نماسازي نبوده است، ليكن اين مساله در شهرستان*ها همچنان انجام مي*شود.

چگونه به موضوع نما در معماري بينديشيم؟

نما در لغت نامه دهخدا به معناي صورت ظاهري هر چيزي، آنچه كه در معرض ديد و برابر

چشم است، آنچه از بيرون سوي ديده مي شود، منظره خارجي بنا و عمارت، قسمت خارجي ساختمان و نماسازي، فن روسازي ساختمان و ساختن نماي عمارت است.

در سالهاي اخير پس از مطرح شدن دوباره اهميت فضاهاي عمومي و ارزش زندگي شهري، نما اهميت دوباره اي يافته است. نما در عمل درون ساختمان را از بيرون و فضاي خصوصي را از فضاي عمومي جدا مي كند. نما حاكي از موقعيت فرهنگي سازندگان ساختمان است و نشانگر ميزان نظم طرح ساختمان، امكانات و ذوق تزيين و خانه آرايي طراح و مالك است. يك نما به مثابه معرفي وضعيت ساكنان ساختمان در بين عموم است. نما در واقع صورت ساختمان و بهترين بيان حالتي است كه فرد طراح يا مالك از خود در برابر بيرون دارد. نماهاي داخل ساختمان بيشتر جنبه خصوصي دارند، ليكن نماهايي كه به سمت كوچه و بافت شهر باز ميشوند، جنبه عمومي تر دارند.

بنابراين وجوه پشت و جلوي ساختمان از يك طرف داراي نمود اجتماعي و از طرف ديگر نمود مشخص ساكنان خود است بنابراين نماي هر ساختمان بايد هم با فضاي عمومي همبستگي داشته باشد و هم بتواند حجم داخلي ساختمان را بيان نمايد.

نماي هر ساختمان موثر در مجموعه شهري است كه در آن حضور دارد و اين تاثير را در بدنه خيابانها يا ميدانها كه در آن قرار گرفته است مي گذارد. اگر به نماي ساختمان واحدي، بدون در نظر گرفتن نماي ديگر ساختمانها فكر شود، همگوني نماي شهري در كليت از بين ميرود.

تناقض بين جنبه شهري و بيان فردي نما در صورتي ميتواند از بين رود كه ساختمان جزيي از شهر در نظر گرفته شود و ارتباطات آن با محيط اطراف چند جانبه باشد. نماي رو به كوچه و خيابان بايد تابع عوامل همبستگي بين نماهاي اطراف باشد. اما در عين حال بر اساس تركيبي از اجزا مختلف بر حسب عملكرد، ابعاد و مصالحشان شخصيت خاص خود را دارد.

 

نما در واقع يك سطح صاف و تخت نيست بلكه آن سطح انتقالي بين فضاي داخل و خارج است كه با عقب نشستگي و پيش آمدگي، تراس و غيره با فضاي داخل مسكن ارتباط پيدا ميكند.

براي اينكه نماي ساختمان حريم خصوصي ساكنان خود را حفظ كند بايد نسبت به خيابان بسته*تر و محفوظتر باشد.

نماي ساختمان بايد بهدنبال خلق يك كليت هماهنگ بهوسيله تناسب خوب پنجره ها، بازشوهاي در، سايبان و محدوده سقفها، سازه عمودي و افقي، مصالح، رنگ، عناصر تزييني و… باشد. پنجرهها همواره با ديگر عناصر ديوار، سطوح باز و بسته، تيره وروشن، صاف و ناهموار را بوجود مي آورند. به علت تكرار دوره اي پنجره ها، در ساختمانهاي چند طبقه، نظم كاملي به چشم ميخورد. اما گاه بهعلت افزايش نور در طبقات بالاتر كاهش داده ميشود و اين نظم آهنگ خود را از دست ميدهد.

جداسازي عناصر افقي و عمودي تاثير كلي در نما دارد. تناسبات عناصر ساختمان لازم است با كل ابعاد ساختمان مطابقت داشته باشد. براي مثال در ساختمانهاي كوتاه عريض، ابعاد عرضي غالب خواهد بود. در ساختمانهاي بلند عناصر باريك برتري خود رانشان ميدهند. در و پنجره و نعل درگاهها تاثير خاصي در نما ميگذارند. ناودانها، سايه بانها، پيش آمدگيهاي سقف و بالكنها ايجاد سايه هاي خاصي بر روي نما ميكنند.

تفاوت سطح ها بايد در نما مشخص باشد. براي مثال بين طبقه همكف، ساير طبقات و طبقه انتهايي بايد يك تفاوت اساسي وجود داشته باشد. تركيب كلي نما در واقع نظم در اين تفاوتها است.

عناصر اصلي نما مثل پنجره، در، سطوح و محدوده پاياني سقف و غيره در شكل، رنگ، و مصالحشان با يكديگر اختلاف دارند. اين عناصر معناهاي متفاوتي دارند. مثلا نميتوان بالا و پايين پنجره و در را با هم همرديف كرد. اگر ارتفاع اين بازشوها يكسان نباشد مي توان از ضرايب مشترك و يا رنگهاي يكسان استفاده نمود. نسبتهاي هندسي نقش تعيين كننده اي در هماهنگ سازي ظاهر نما دارند. ميتوان پنجره ها را در گروههاي كوچكتر تركيب شده كه شكل مشخصي را ايجاد ميكنند دسته بندي كرد. نماها مي توانند از نظر مصالح نيز با يكديگر متفاوت باشند.

مصالح نما در رنگ، شكل، زبري و خشني نما تاثير مي گذارد. مصالح بومي نشان ميدهد كه نما مربوط به چه منطقه اي است.

تركيب پنجره ها، ايوانها، درها و بهطور كلي بازشوها، همچنين بافت و جنس نما و كمپوزسي

نماي بيروني ساختمان چيست

 

نماي بيروني ساختمان

-1 مقدمه:
ابتدايي‌ترين و حتي از لحاظ قدمت اولين نقشي كه نما در ساختمان دارد حفاظت از عوامل جوي و اقليمي مي باشد. عدم وجود منفذ در ساختمان گرچه جلوي باد، باران، گرما و سرما را مي‌گيرد، ولي ساختمان را از نور و تهويه لازم محروم مي‌كند. با افزايش احساس نياز انسان به استفاده از طبيعت و ايجاد روزنه در ديواره ساختمان و در نتيجه نياز به پوسته ديگري به نام نما جهت حفاظت بيشتر، به وجود آمد. ايرانيان داراي سابقه طولاني و ديرينه در امر نما سازي براي ساختمانها هستند. و در طول تاريخ از گچبري و آهك بري براي نما سازي استفاده ميكرده اند. حاصل كار هنرمندانه و در عين حال فني و اصولي معماران و سازندگان ايراني را ميتوان در بناهاي تاريخي مثل مساجد جامع بسياري از شهرها از جمله شيراز، تبريز، اصفهان و بسياري از عمارت ها، بقعه ها و مقبره ها و بسياري ديگر از بناهاي قديمي و تاريخي در جاي جاي كشور مشاهده كرد.نماي ساختمان در تعريف و شكل دهي شهر نقش بسيار مهمي ايفا مي كند، بنابراين در نماي ساختمانها بايد به مساله همگوني نماي شهري توجه بسياري داشت، زيرا اگر نماي هر ساختمان را بي‎توجه به بافت شهر و بدون در نظر گرفتن ساختمانهاي همجوار طراحي كنيم، ناهمگوني غير قابل جبراني را در سطح شهر رواج مي دهيم و با اين عمل، بي هويتي و تضاد شهري ناخواسته گسترش مي يابد.دانستن اينكه در نظر گرفتن نما براي ساختمانها چه هدفي را دنبال ميكند، و چه عواملي در نوع و شيوه اجرايي اين قبيل نماها موثرند، لازم و ضروري است. اما نكتهاي كه در اينجا و قبل از پرداختن به بحث اهداف و انواع نماها بايد به آن اشاره شود، اينكه هر نوع نمايي كه با هر نوع مصالح ساختماني و با هر هزينهاي كه ساخته شود، بايد به طور كاملاً صحيح و اصولي نگهداري شوند و در صورت آسيب ديدگي نما، براي اجتناب از صدمات جدي تر و در نهايت تخريب كلي نما و ساختمان و نيز به منظور حفظ و احياي جلوه ساختمان، بايد قسمتهاي آسيب ديده كاملاً بازسازيشود.

۲- مشخصه هاي فني نماي ساختمان:

عايق بودن نسبت به سرما و گرما: مصالح مختلف ساختماني ضريب انتقال حرارت و ظرفيت گرمايي ويژه مختلفي دارند و در نتيجه عملكرد حرارتي متفاوتي خواهند داشت. يك سيستم نماي موفق، نمايي است كه زيبايي و بهره‌وري انرژي را باهم داشته باشد. داشتن نمايي كه عملكرد حرارتي خوبي داشته باشد مستقيماً مصرف انرژي را تحت تأثير قرار مي‌دهد لذا در نماي ساختمان، استفاده از مصالحي كه ضريب انتقال حرارتي كمتري دارند، بايد مورد توجه قرار گيرد.
عايق بودن نسبت به صوت: نماي ساختمان مي‌تواند به عنوان يك عايق صوتي ايده‌ال و مناسب عمل كند. توجه به اين ويژگي به خصوص براي ساختمان‌هايي كه در شهرهاي بزرگ صنعتي و تجاري و يا در كنار مسير گذراصلي واقع شده‌اند از اهميت ويژه‌اي برخوردار مي‌باشد.
مقاومت در برابر زلزله
مقاومت در برابر ضربه
مقاومت در برابر يخ‌زدگي
مقاومت در برابر آتش‌سوزي
مقاومت در برابر جداشدن و افتادن از نما
انعطاف‌پذير بودن در اجراي نما: مصالحي كه بتوان آنها را در نماهاي با اشكال هندسي متنوع ( نماهاي مدرن) بكار برد.
سبك بودن
قابل اجرا بودن در ساختمان‌هاي مرتفع
نما به عنوان رابط: نماي ساختمان بايد به شكلي طراحي شود كه علي‌رغم حفاظت محيط داخل از بيرون، ارتباط فضاي بيرون را با محيط داخل ساختمان به خوبي برقرار كند. مثلاً امكان تابش نور به داخل و يا امكان استفاده از چشم‌انداز بيرون وجود داشته باشد.
نماي هر ساختمان به عنوان عنصري از نماي مجموعه شهري: ما در فضاي شهري با يك ساختمان روبه‌رو نيستيم، در واقع هر ساختمان جزئي از فضاي شهري محسوب مي‌شود كه نماي آن بر فضاهاي عمومي تأثيرگذار است و زيبايي آن منوط به هماهنگي با ساير عناصر آن مكان است.
زيبايي نما: زيبايي جزء جدايي‌ناپذير هر نما مي‌باشد. همچنين زيبايي و چگونگي نما معرف هنر و كيفيت كار مهندس معمار و طراح ساختمان نيز مي‌باشد.
نماي ساختمان و شرايط محيطي: نماي هر واحد مسكوني بسته به شرايط محيطي از جمله آب و هوا، باد و طوفان، زلزله و ميزان آلاينده‌هاي هوا در مناطق مختلف، متفاوت مي‌باشند. مصالحي كه در نماهاي شهرهاي بزرگ و صنعتي كه آلايندگي بالايي دارند، به كار مي‌روند در مقايسه با مصالح كاربردي براي نماي شهرهاي كوچك كه هواي پاك دارند متفاوت است. همچنين نماي ساختمان در مناطق سردسير به لحاظ ميزان مقاومت در برابر يخ‌زدگي يا عايق بودن نسبت به سرما و گرما با نماي قابل كاربرد در مناطق گرمسير متفاوت مي‌باشد.
قيمت تمام شده نما: يكي از شاخصه‌هاي بسيار مهم در انتخاب نما، قيمت تمام شده آن است. هرچه قيمت نما افزايش يابد، قدرت خريد كاهش يافته و دايره مصرف‌كنندگان آن نما محدودتر خواهد شد.
سرعت اجراي نما: با توجه به اينكه طولاني شدن در بهره‌برداري از هر پروژه ساختماني مي‌تواند عامل افزايش هزينه‌ها و افت ارزش پول شود، لذا سرعت در اجراي نما بسيار مؤثر خواهد بود.
با توجه به مشخصات فني ذكر شده براي نماها در ادامه به توضيح مختصري در ارتباط با انواع نماهاي رايج و معايب و مزاياي فني و كاربردي آنها مي پردازيم
۳- نماي سنگ طبيعي:
دو گروه از سنگ‌هاي طبيعي كه در نماي ساختمان به كار مي‌روند سنگ‌هاي آهكي و سنگ‌هاي آذرين هستند. سنگ نما بايد ويژگي‌هاي خاصي داشته باشد تا بتواند در برابر عوامل جوي (آفتاب، باران، يخبندان و باد) و آلايندهها دوام بياورد. بنابر اين سنگي كه جهت نما استفاده مي‌شود بايد شرايط زير را داشته باشد:

متناسب با آب و هواي منطقه باشد: سنگ بايد متناسب با شرايط اقليمي انتخاب گردد مثلاً در مناطق سرد و مرطوب، سنگ بايد داراي تخلخل بسيار كم باشد و گرنه ممكن است بر اثر يخبندان متلاشي شود يا در مكان‌هايي كه امكان وزش طوفان شن وجود دارد، سنگ در معرض سايش بوده و بايد مقاومت به سايش بالا داشته باشد.
داشتن قابليت صيقل خوردن و برش.
داشتن مقاومت‌ كششي و خمشي نسبتاً بالا.
تركيبات كاني شناسي سنگ بايد در نظر گرفته شود: كانيهاي مضر (كانيهاي آهن) در برابر آب و هوا اكسيده شده و در نتيجه فرسودگي زودرس را به وجود مي آورند. وجود ناخالصي به صورت مجتمع در يك نقطه و يا يك امتداد، نقطه ضعف بوده و مي تواند باعث تخريب سنگ شود.
داشتن چسبندگي خوب با ملات
داراي جذب آب قابل قبول.
داشتن رنگ ثابت در برابر بخارها، گازها و پرتو آفتاب

كيفيت و مشخصات ژئومكانيكي سنگ هاي ساختماني يكي از شاخص هاي اصلي در تعيين نوع كاربرد آنهاست. درايران ذخاير قابل توجهي از سنگهاي تزئيني در طرحها و رنگ هاي مختلف وجود دارند. بايد سعي شود ويژگي هاي كيفي و كمي اين سنگها همچون مشخصات فيزيكي، شيميايي، كيفيت برش، ساب و صيقل پذيري بر اساس استانداردهاي ملي و بين المللي مورد بررسي قرار گرفته و اعتماد مصرف كننده از طريق تهيه مشخصات كيفي سنگهاي تزئيني جلب شود و زمينه لازم براي افزايش صادرات فراهم گردد.
۳-۱- مزاياي سنگ نماي طبيعي:

زيبايي و تنوع رنگ.
وزن: سنگ گرانيت دراي وزن بالايي نسبت به ساير نماها مي باشد. امروزه استفاده از سنگ هاي آهكي متخلخل(تراورتن) و بهبود كيفيت آنها با استفاده از انواع رزين ها تا حدي اين نقص را برطرف كرده است.
عايق صوت و حرارت: اين ويژگي منحصر به سنگ تراورتن مي باشد.
دوام: سنگ هاي گرانيت و تراورتن داراي استقامت ودوام بالايي مي باشند. گرانيت ها از مقاومت سايشي و خمشي بالايي برخوردارند. در كل انواع مختلف سنگ در صورت استفاده مناسب با دوام بوده و مقاومت بالايي دارند.
مقاوم در آتش سوزي.
انعطاف پذيري در اجرا و قابليت فرم پذيري مناسب بر روي كليه سطوح.
كاربرد در محيط هاي صنعتي: سنگ گرانيت صيقلي در برابر نفوذ آب و ضربه مقاوم است و محيط هاي اسيدي قابل كاربرد است در مقابل مي توان براي محيط هاي قليايي نيز از از انواع سنگ هاي آهكي استفاده كرد.

۳-۲- معايب سنگ نماي طبيعي:

صرفه اقتصادي: سنگ ها به لحاظ بالا بودن قيمت و هزينه نصب مقرون به صرفه نمي باشند. البته با در نظر گرفتن كيفيت و زيباي مي توان قيمت بالاي آنها را ناديده گرفت.
جرم پذير بودن: انواع سنگ به دليل طبيعي بودن جرم پذير مي باشند ذرات معلق هوا را به خود جذب كرده و به مرور زمان كدر مي شوند. البته امروزه با استفاده از پوشش هاي هوشمند نانو كه سبب خودتميزكنندگي نماهاي سنگي مي شود اين مشكل را برطرف كرد.
كمرنگ شدن در معرض نور آفتاب.
خاصيت راديو اكتيو: سنگ گرانيت بدليل داشتن خاصيت راديو كتيو مناسب جهت استفاده در نماهاي بسته نمي باشد.
سرعت اجرا: زمان بر بودن نصب انواع سنگ.
غيرقابل اجرا بودن در دماي زير ۵ درجه سيلسيوس.
عدم چسبندگي مناسب بين بدنه ساختمان و سنگ گرانيتي بدليل تخلخل كم و جذب آب پايين سنگ هاي گرانيتي. مرمر به لحاظ جذب آب و چسبندگي دوغاب حالتي بينابين گرانيت و تراورتن دارد و از اين نظر داراي برتري نسبي هستند. لازم به ذكر است كه اگر از روش نصب دوغاب سيمان استفاده شود احتمال كنده شدن سنگ از روي نما وجود دارد بنابراين با اسكوپ كردن پشت سنگ آن را روي نما محكم ميكنند در غير اينصورت بايد اندكي بعد از نصب جهت جلو گيري از ريزش سنگها،تك تك آنها را به نما پيچ كرد كه ظاهر خوبي ندارد. روش ديگر روش خشكه چيني است، كه در اين روش با استفاده از پروفيل و نبشي هاي فلزي پشت كار را شاسي كشي كرده و سنگ را كه بصورت تايل ميباشد بوسيله گيره روي شاسي محكم ميكنند.

 

۳-۳- كامپوزيت سنگ طبيعي:
در اين روش پلاك هاي نازك شده سنگ طبيعي (به ضخامت ۱ تا ۵ ميلي متر) را بر روي لايه هاي كامپوزيتي(يه عنوان مثال آلومينيوم با طرح لانه زنبوري، شيشه و …)وصل مي كنند. كامپوزيت سنگي از مزايايي نماي سنگ طبيعي و نماهاي كامپوزيتي به طور همزمان برخوردارمي باشند. علاوه بر اين با توجه به با ارزش بودن سنگ طبيعي مي توان از حجم مشخصي از سنگ استخراج شده حداكثر استفاده مفيد را داشت.به دليل زيبايي ايجاد شده توسط سنگ طبيعي اين محصول كاربرد هاي وسيعي پيدا كرده است . كامپوزيت هاي سنگي قابليت استفاده براي نماهاي خارجي، داخلي،كف ساختمان، آسانسور و … داراست.
۳-۳-۱- مزاياي استفاده از كامپوزيت هاي لانه زنبوري:

زيبايي : بدليل استفاده از سنگ نماي طبيعي.
وزن: ۸۰ % كاهش وزن نسبت به نماي سنگ طبيعي.
مقاومت در برابر ضربه ۶۰ برابر نماي سنگ گرانيتي ۳ سانتي متري+.
امكان انتخاب انواع سنگ هاي تزييني به منظور استفاده در نماهاي مختلف.
كاهش هزينه نصب.
سرعت در اجرا.
عايق حرارتي و صوتي بدليل استفاده از ورق هاي كامپوزيتي.
امكان اجرا در ساختمان هاي با ارتفاع زياد.
غير قابل نفوذ بودن انواع مايعات.
انعطاف پذيري در اجرا.
مقاومت بيشتر در برابر زلزله نسبت به نماي سنگ سنتي به دليل كم شدن بار مرده ساختمان
با استفاده از پوشش هاي مناسب مقاوم شدن در برابر آلايندهاي محيط از جمله باران هاي اسيدي.
مقاوم در مقابل آتش سوزي.

نماي كامپوزيتي با سنگ طبيعي
۴- نماي سنگ مصنوعي:
سنگهاي مصنوعي در پروژه‌هاي مهندسي عمران، ساختمان سازي، مصارف صنعتي و غيره مورد استفاده قرار مي‌گيرند.يكي از اولين سنگهاي مصنوعي تحت عنوان Lithodipyra بين سالهاي ۱۷۶۹ الي ۱۸۳۳ ميلادي توليد گرديد. پس از آن توليد سنگهاي مصنوعي به روشهاي مختلف ادامه پيدا كرد. امروزه از سنگ مصنوعي بيشتر در نماهاي داخلي استفاده مي شود.
۴-۱- مزاياي سنگ مصنوعي :

تنوع در رنگ و طرح : قابليت اجراي طرح هاي مختلف و دلخواه.
استحكام و انسجام بالا.
نصب آسان.
عدم محدوديت در ابعاد توليدي.
مقاومت (كششي و فشاري) بالاتر از سنگ هاي طبيعي.
سبك تر از سنگ هاي طبيعي (وزن مخصوص ۱۱۰۰ تا ۱۳۰۰ كيلوگرم بر متر مكعب) است. همين امر سبب كم شدن وزن ساختمان و كاهش نيروهاي جانبي ناشي از زلزله مي شود.
فاقد تخلخل و جذب آب صفر.
قيمت تمام شده پايين نسبت به سنگ هاي طبيعي.

۴-۲- معايب سنگ مصنوعي:

غير قابل استفاده در نماهاي خارجي.
ممكن است در اثر شست شو كيفيت و رنگ خود را از دست بدهد.
تغيير رنگ در معرض تابش نور آفتاب.
ساخته شدن از مواد شيميايي كه ممكن است سرطان زا باشند.

۵- نماي شيشه اي:
استفاده از شيشه بعنوان يك ماده جزء جدايي ناپذير هر ساختمان محسوب مي گردد. با ظهور شيشه هاي رفلكس استفاده از اين نوع شيشه ها در نماي ساختمان هاي مرتفع و برج ها امروزه بسيار متداول گشته است. استفاده از نماهاي شيشه اي علاوه بر زيبائي امكان استفاده از حداكثر روشنايي روز را فراهم مي نمايد. همچنين استفاده از شيشه هاي ۲ يا ۳ جداره يك لايه عايق صوتي و حرارتي بسيار مناسب را ايجاد ميكند. استفاده متناسب با نوع كاربري شيشه نيز با توجه به شيشه هاي با قابليت هاي خاص ( شيشه هاي گرم شونده الكتريكي، هوشمند و …) مي تواند مزايا و معايب ويژه اي داشته باشد.
۵-۱- مزاياي كلي نماي شيشه اي:

كاهش بار مرده ساختمان‌‌هاي بلند.
سرعت در اجراي نما.
فراهم ساختن امكان ورود نور طبيعي روز.
امكان رويت منظره بيرون.
تأمين ديد يكپارچه از مناظر بيرون براي ساكنين داخل.
ايجاد احساس سبكي و ظرافت در ساختمان از ديد يك ناظر شهري.
كاهش آلودگي صوتي در نماهاي دوجداره.
در نماي ۲ و ۳ جداره كاهش هزينه ساخت نسبت به انواع ديگر اين نما بدليل انطباق با شرايط محيطي و آب و هوايي مختلف.
تهويه طبيعي: استفاده از نماهاي دو جداره مجهز به سيستم تهويه مناسب، منجر به كاهش مصرف انرژي در ساختمان مي شود.
كاهش مشكل آلودگي صوتي داخلي و خارجي در نماهاي ۲ جداره نسبت به نماهاي شيشه اي قبلي.

۵-۲- معايب نماي شيشه اي:

ضريب انتقال حرارتي بالا، بدليل طبيعت شيشه كه اين ماده در برابر عبور گرما و سرما ضعيف ترين سطوح ساختماني هستند. كه منجر به :

مصرف زياد انرژي و آلودگي هوا:در نماهاي شيشه‌اي در اثر تبادل حرارت از طريق جابجايي بين هواي گرم داخل اتاق و سطح سرد شيشه، دماي داخل كاهش يافته و براي حفظ دما در حد آسايش، نياز به مصرف زياد انرژي خواهد بود. اگرچه انواع گوناگون شيشه‌هايي ساخته شده‌اند كه جاذب حرارت بوده و از ورود تابش خورشيد به داخل جلوگيري مي‌كنند، و ياشيشه‌هاي دو جداره‌اي وجود دارند كه مقاومت هدايت حرارتي بهتري نسبت به شيشه‌هاي تك جداره دارند، اما با اين حال هنوز هم نماهاي شيشه‌اي نسبت به ساير مصالح ساختماني داراي ضريب هدايت حرارتي زياد بوده و باعث اتلاف حرارت زياد مي‌شوند. اتلاف حرارتي بسيار زياد و مصرف زياد انرژي جهت تأمين گرمايش و سرمايش در نماهاي شيشه‌اي لاجرم باعث آلودگي بيشتر هوا مي‌گردد.
مشكل آلودگي صوتي مخصوصاً در فضاي داخلي ساختمان
صرفه اقتصادي: بصرفه نبودن نماي شيشه از اين جهت عنوان ميشود كه هزينه دوجداره نمودن نماي شيشه اي بسيار زياد بوده و بحث ريالي آن قابل قبول براي سازندگان ساختمان نمي باشد.
مقاوم نبودن در مقابل زلزله.
مقاوم نبودن در مقابل آتش.
كاهش فضاي مفيد ساختمان: در نماهاي دو جداره بدليل اينكه فضاي خالي بين دو پوسته از ۲۰ سانتي متر تا ۲ متر بسته به نوع كاربرد سازه متغيير مي باشد سبب كاهش فضاي قابل استفاده ساختمان مي شود.
تحميل هزينه هاي مازاد نگهداري، بازرسي، تعمير و تميز نگهداشتن نما در مقايسه با ساير نماها كه اين هزينه ها در نماي دوجداره بيشتر از نماي تك جداره نيز مي باشد.
احساس عدم آسايش حرارتي در فصول سرد سالدماي سطح نماي شيشه‌اي به علت مقاومت حرارتي كم، در فصول سرد سال نزديك به دماي محيط خارج بوده و بدن افراد مستقر در نزديكي نما از طريق تشعشع با نما تبادل حرارت كرده و ساكنين احساس عدم آسايش حرارتي خواهند نمود.
در اوقات گرم و معتدل سال به علت تابش آفتاب به فضاي داخل، سبب افزايش بيش از حد دماي داخل مي‌شوند. شيشه دو جداره بدليل وجود يك محفظه بسته محصور بين دو صفحه شيشه اي، به مراتب بهتر از شيشه تك جداره مي باشد.